زیرنویس درس چهارم به همراه ترجمه فارسی
Ah, Hagrid! The usual, I presume?
آه، هگرید! به گمونم همون همیشگی؟
معنی Presume: فرض کردن؛ انگاشتن ، تصور کردن
an individual is presumed innocent unless the opposite is proven
هر فرد بیگناه فرض میشود مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
if he doesn’t show up, I’ll presume he is not interested in buying the house
اگر نیاید چنین خواهم انگاشت که به خرید خانه علاقه ندارد.
نکته گرامری : شرطی نوع اول
فرمول شرطی نوع اول : If + simple present , will + verb
No, thanks, Tom.
نه خیلی ممنون تام.
I’m on official Hogwarts business.
در حال انجام یه ماموریت برای هاگوارتزم.
I’m on business یعنی برای بیزنس اومدم. یا در سفر کاری هستم.
I’m on vacation یعنی برای سفر تفریحی اومدم. یا در سفر تفریحی هستم.
Just helping young Harry buy his school supplies.
دارم به هری جوون کمک می کنم وسایل مدرسه ش رو بخره.
Bless my soul. It’s Harry Potter.
Bless my soul یعنی: اظهاری که بیشتر نشان شگفتی است.
وای خدای بزرگ. این هری پاتره.
Welcome back, Mr. Potter. Welcome back.
خوش اومدین آقای پاتر. خیلی خوش اومدین.
Doris Crockford. I can’t believe I’m meeting you at last.
دوریس کراکفورد هستم. آقای پاتر. باورم نمیشه که بالاخره تونستم شما رو ملاقات کنم.
At last یعنی: Finally سرانجام
Harry Potter. Can’t tell you how pleased I am to meet you.
هری پاتر. نمی دونی چقدر از دیدنت خوشحالم.
Hello, professor. I didn’t see you there.
سلام پروفسور. من شما رو اونجا ندیدم.
Harry, this is Professor Quirrel. He will be your Defense Against the Dark Arts teacher.
هری ایشون پروفسور کوییرل هستند. او توی هاگوارتز استاد دفاع در برابر جادوی سیاه شماست.
Oh, nice to meet you.
اوه، از آشنایی شما خوشحالم.
Fearfully fascinating subject.
درس بی نهایت جذابیه، پاتر.
Fearfully در انگلیسی قدیمی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. به معنی Extremely
Not that you need it, eh, Potter?
ولی تو بهش احتیاجی نداری، مگه نه، پاتر؟
Yes, well, must be going now. Lots to buy.
آره، خب، دیگه باید بریم. کلی خرید داریم.
Goodbye.
See, Harry? You’re famous.
دیدی هری؟ تو مشهوری.
But why am I famous Hagrid?
ولی من برای چی مشهورم، هاگرید؟
All those people, how is it they know who I am?
اونایی که اونجا بودن، منو از کجا میشناختن؟
I’m not sure exactly I’m the right person to tell you that.
فکر نکنم آدم مناسبی برای گفتنش باشم، هری.
Welcome, Harry, to Diagon Alley.
هری، به کوچه ی دیاگون خوش آمدی.