همچنین در انتهای هر پاراگراف ، عبارات و گرامر مهم و کاربردی جملات مشخص شده تا بتوانید آنها را حفظ کنید و در Writing IELTS خود استفاده کنید.
ابتدا تاپیک رایتینگ تسک دوم زیر که مربوط به سال 2019 است را با دقت بخوانید
زیر کلمات کلیدی خط کشیده شده تا توجه شما به آنها جلب شود.
نکته آیلتس: دقت کنید که یک چهارم نمره رایتینگ شما مربوط به صحیح جواب دادن است. بنابراین باید سوال را بخوبی متوجه شوید.
It is considered by some that young peopleshould be encouraged to leave home when they become adults; others say that it is better if they remain with family as long as possible. Discuss both view and your opinion.
ترجمه تاپیک رایتینگ:
بعضی از مردم این نظر را دارند که جوانان، زمانی که بزرگ می شوند، باید به ترک خانه تشویق شوند. دیگران می گویند که بهتر است آنها با خانواده تا زمانی که ممکن است، بمانند. هر دو دیدگاه و نظر شما را مورد بحث قرار دهید.
توضیح : همانطور که می بینید، برای جواب به این تاپیک باید هر دو وجه را بررسی کنید و نظر خود را نیز بیان کنید. بنابراین اگر فقط یک وجه را توضیح دهید، نمره کامل را نخواهید گرفت.
کلمات کلیدی مربوط به تاپیک آیلتس
Young People: برای این تاپیک تمرکز خود را باید بر روی افراد جوان متمرکز کنید. موضوع را مختص دانش آموزان یا دختران و پسران نکنید.
Family home: محلی که مورد بحث این انشا خواهد بود.
Should be encouraged: در موضوع حرفی از زور به میان نیامده. جوانان باید تشویق شوند که خانه را ترک کنند.
When they become adults: در کودکی از منزل خارج نشوند. وقتی که بالغ شدند باید خانه را ترک کنند.
As long as possible: گروه دوم هیچ محدودیت زمانی را در نظر نگرفته است.
نمونه رایتینگ نمره 7.5 مربوط به تاپیک بالا با ترجمه :
علاوه بر ترجمه فارسی ، برای هر پاراگراف ، نکات مربوط به تدریس آیلتس را می نویسم.
According to some people, youngsters should be motivated to leave their home and live on their own when they become adults. However, others believe that young people should stay with their families as long as possible.I personally opine that it is a wise decision to leave home at the beginning of one’s career, provided that one does not have any dependent family members. Now, I will discuss both the views in upcoming paragraphs.
جمله اول : پارافریز تاپیک سوال رایتینگ است که از کلمات مترادف استفاده کرده است.
جمله دوم: نظر و عقیده نویسنده انشا است. در رایتینگ آیلتس به این جمله Thesis statement می گوییم.
ترجمه: بنابر برخی از افراد، باید به جوانان، وقتی که به بزرگسالی می رسند، برای ترک خانه و مستقل زندگی کردن انگیزه داد. با این حال، دیگران معتقدند که جوانان باید تا زمانی که ممکن است پیش خانواده هایشان باقی بمانند. من شخصا معتقدم ترک خانه هنگام شروع یافتن کار تصمیم عاقلانه ای است، در صورتی که هیچ یک از اعضای خانواده وابسته به او نباشند. حال، من هر دو دیدگاه را در پاراگراف های بعدی بحث می کنم.
Encouraging young people to leave their homes and be on their own is definitely a common trend seen nowadays and there are various reasons to support this argument. First, better job opportunities are available when people move to cities or other countries. This, therefore, helps in their career development and broadens their career prospects. Second, people become independent in addition to being confident and mature, when they leave their homes and live at far places. For example, now they learn to take decisionson their own, both personally and professionally, considering their growth and goals.
پاراگراف اول با دو دلیل توضیح داده است که جوانان باید برای ترک خانه به هنگام بلوغ تشویق شوند.
عبارات آبی ، کلمات مهم و دلایل مربوط به ترک خانه هستند.
عبارات کلفت شده، قابل توجه و مفید برای حفظ کردن هستند.
ترجمه : تشویق جوانان به ترک خانه خود و مستقل بودن قطعا یک روند رایج در حال حاضر است و دلایل مختلفی برای حمایت از این استدلال وجود دارد. اولا، وقتی افراد به شهرها و کشورهای دیگر می روند، فرصت های شغلی بهتر در دسترس هستند. بنابراین، این امر به پیشرفت شغلی آنها کمک می کند و چشم اندازهای شغلی آنها را گسترش می دهد. دوم، مردم علاوه بر داشتن اعتماد به نفس و بالغ شدن، وقتی که خانه ها را ترک می کنند و در مکان های دور زندگی می کنند، مستقل می شوند. به عنوان مثال، اکنون آنها می آموزند تا خودشان تصمیم بگیرند، هم تصمیمات فردی و هم حرفه ای، با توجه به رشد و اهدافشان.
On the other hand, living with families has its own advantages which cannot be overlooked. First, people can remain under the guidance of their parents and elder members of house and develop qualities like respect, caring attitude towards them. This consequently helps them to stay connected to the roots of our culture and values. For example, studies have shown that adults who live in their families are more emotionally attached to them as compared to ones who live at distant places. Second, they can provide mental and emotional support to their parents whenever they need it.
پاراگراف دوم از مزایای زندگی با خانواده گفته است.
ترجمه: از طرف دیگر، زندگی با خانواده مزایای خود را دارد که نمی توان از آنها چشمپوشی کرد. ابتدا، مردم می توانند تحت هدایت والدین و اعضای بزرگتر خود خانه قرار گیرند و ویژگی هایی مانند احترام و نگرش مراقب از آنها را بیاموزند. این در نتیجه به آنها کمک می کند تا به ریشه های فرهنگ و ارزش ها متصل شوند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده اند که بزرگسالانی که در خانواده هایشان زندگی می کنند نسبت به افرادی که در مکان های دور زندگی می کنند، بیشتر عاطفی هستند. دوم، آنها می توانند هر زمان که نیاز دارند، حمایت والدین خود از نظر ذهنی و عاطفی را داشته باشند.
However, in my opinion, although it is necessary for an individual to be career-orientated and independent in this competitive world, it should not be at the expense of your family and if they are dependent on you, it is better to stay with them and find an alternative to grow professionally and financially in your hometown. To conclude, there are certainly benefits to leaving home and being on one’s own. However, if your family is dependent on you, it is better to stay with them so that you can take better care of your needs.
در پاراگراف سوم به بیان ایده خود پرداخته است.
با این حال، به نظر من، اگرچه برای شخص لازم است که در این دنیای رقابتی شغل محور و مستقل باشد، اما این نباید با هزینه خانواده باشد و اگر آنها به شما وابسته هستند، بهتر است با آنها بمانید و جایگزینی برای رشد حرفه ای و مالی در زادگاه خود بیابید. در نتیجه، مطمئنا در ترک خانه و مستقل زندگی کردن مزایایی وجود دارد. با این حال، اگر خانواده شما به شما وابسته باشد، بهتر است با آنها باقی بمانید تا بتوانید بهتر به نیازهایتان برسید.
دانلود نمونه کاور لتر رزومه – استخدام کارشناس واردات صادرات
پس از اینکه رزومه انگلیسی خود را برای پوزیشن مدیر یا کارشناس بازرگانی (صادرات و واردات) آماده نمودید، باید آن را به همراه یک کاور لتر Cover Letter یا نامه پوشش ، برای شرکت مورد نظر ارسال کنید.
هرچه کاور لتر انگلیسی تخصصی تر نوشته شده باشد، بیشتر توجه مدیر استخدام را به خود جلب می کند و کنجکاو میشود که رزومه شما را بخواند.
نمونه کاور لتر انگلیسی برای کارشناس تجارت خارجی
نامه رسمی کاور را با سلام و احوال پرسی یا Greetings شروع کنید. هیچوقت سعی نکنید که در نامه های کاور، لحن شوخ طبعانه داشته باشید. مانند مثال زیر:
Dear Ms. Christina Mcdonnell,
ترجمه متن کاور لتر انگلیسی برای کارشناس صادرات واردات
I am seeking a position in the import and export field and have attached my resume for consideration by your hiring department at your company FMC Technologies.
من به دنبال پوزیشن در زمینه واردات و صادرات هستم و رزومه خود را برای شما به دپارتمان استخدام در شرکت FMC Technologies ارسال کرده ام.
I have a bachelor’s degree in international business and have worked in an import and export firm for over five years and understand all the laws, rules and regulations of the industry. In my past employ, it was my job to administer all import and export of goods, supervise the delivery of all goods and manage distribution of all goods to various geographical locations efficiently. In some cases this required the overseeing of all goods, ensuring safety in all transportation, designing cost effective methods for same and analyze best means of transport for all products as per customer requirement in coordination with manager.
مدرک تحصیلی من تجارت بین الملل است و در یک شرکت صادرات واردات برای 5 سال است مشغول و تمام قوانین، مقررات صنعت را می دانم.
در محل کار قبلی ام، وظیفه من بود که مدیریت صادرات و واردات کالاها را انجام دهم و بر تحویل کالاها نظارت داشته باشم. همچنین مدیریت توزیع موثر کالاها به مکان های مختلف نیز بر عهده من بود.
در بعضی از موارد، این نیاز به نظارت بر تمام کالاها، اطمینان از ایمنی در تمام حمل و نقل، طراحی روش های مقرون به صرفه برای بررسی بهترین وسایل حمل و نقل برای همه محصولات به عنوان نیاز مشتری در هماهنگی با مدیر بود.
I also maintained subject matter expertise in all import and export operations, evaluated all company businesses and provided require classification for same. This included the collaboration with senior management, ensuring compliance to all trade regulations and changes and providing training to all company employees for all import processes. During certain times I was tasked with performing all internal and external audits and performing required prior disclosures for all processes and supervising the efficient working of all external agents such as freight forwarders and customer brokers.
من همچنین تخصص موضوع را در تمام عملیات واردات و صادرات، تمام کسب و کارهای شرکت را ارزیابی کردم و طبقه بندی مشابه برای آنها فراهم کردم.
این شامل همکاری با مدیریت ارشد، اطمینان از انطباق با مقررات تجارت و تغییرات و ارائه آموزش برای همه کارکنان شرکت برای همه پروسه های واردات است.
در طی زمانهای مشخص، من مسئولیت انجام تمام حسابرسی داخلی و خارجی و انجام اطالعات لازم برای هر فرآیند را بر عهده داشتم و نظارت بر کارآیی تمام عوامل خارجی مانند فروادرها و کارگزاران را داشتم.
It was also up to me to monitor the implementation of all department operations to ensure compliance with all regulations for the department and subsidiaries. This required me to adhere to all standards for import and export goods, to establish all targets and streamline processes to incorporate all government regulations.
همچنین من مسئول نظارت بر اجرای کلیه عملیات اداری برای اطمینان از رعایت تمام مقررات مربوط به اداره و شرکت های تابعه بودم.
برای این منظور نیاز بود که از تمام استانداردهای واردات و صادرات کالاها تبعیت کنم و تمام اهداف را ایجاد کنم و فرآیند تمام مقررات دولتی را موثر گردانم.
Please feel free to contact me at any time by calling (+98)-9122237618
لطفا در هر زمان که نیاز بود با شماره من تماس بگیرید.
Firstly, learning a foreign language in order to improve your career prospects.
For example, learning a foreign language by living in a country where that language is spoken, and communicating with native speakers on a daily basis.
اولا، یادگیری یک زبان خارجی به منظور بهبود چشم انداز شغلی
برای مثال، یادگیری یک زبان خارجی از طریق زندگی در یک کشوری که آن زبان در آنجا صحبت می شود، و ارتباط برقرار کردن با مردم بومی به طور روزانه
پاسخ : هیچکدام از جملات بالا صحیح نیستند. یعنی اصلا جمله نیستند و سه عبارت Phrase ناقص هستند. هیچکدام از جملات بالا فعل اصلی main verb ندارد.
اجزای اصلی و نحوه ایجاد یک جمله انگلیسی
برای ایجاد یک جمله Sentence باید یک فاعل (اسم یا گروه اسمی) Subjectو یک فعل Verb داشته باشیم.
حال به جملات زیر که در واقع تصحیح شده مثال های بالا هستند توجه نمایید.
Iam learning a foreign language. OR, learning a foreign languageis useful.
Firstly, many peoplelearn a foreign language in order to improve their career prospects.
For example, some peoplelearn a foreign language by living in a country where that language is spoken and communicating with native speakers on a daily basis.
به ترجمه جملات انگلیسی بالا دقت کنید و با ترجمه مثال های اول پست مقایسه کنید.
اولا، بسیاری از مردم یک زبان خارجی را به منظور بهبود چشم انداز شغلی یاد می گیرند.
برای مثال، برخی از مردم یک زبان خارجی را از طریق زندگی در یک کشوری که آن زبان در آنجا صحبت می شود، و ارتباط برقرار کردن با مردم بومی به طور روزمره یاد می گیرند.
برخی از دانشجویان و زبان آموزان حتما باید بر روی جمله سازی صحیح با فرمول Subject + verb کار کنند. اگر همین قاعده ساده رعایت نشود، نمره آیلتس شما به شدت پایین خواهد آمد.
اگر به دنبال اخذ نمره 7 آیلتس هستید، از نظر جمله سازی به هیچ عنوان نباید اشکال داشته باشید.
فیلم آموزش تطابق فعل و فاعل Subject Verb Agreement
اگر به صورت خصوصی کلاس زبان دارید، به شما توصیه می کنم که هر جلسه این سوال را از خود بپرسید.
آیا در درس جدید مطلب تازه ای یاد گرفتم، یا آیا در استفاده از مطالبی که قبلا می دانستم بهتر شدم؟
به بیان دیگر، شما از خودتان می پرسید که آیا بر روی دامنه لغات Vocabulary Range (لغات و عبارات جدید) کار کرده ام، یا بر روی انعطاف پذیری زبان Flexibility (بهتر شدن در استفاده از زبانی که قبلا می دانستید) تمرین کرده ام؟
نکته آیلتس: هنگام نمره دادن به رایتینگ و اسپیکینگ، ممتحن ایلتس IELTS Examiner به دنبال دامنه لغت و انعطاف پذیری در استفاده از عبارات است.
دامنه لغات مربوط به این نوع تاپیک ها محدود است و می توان با یادگیری عبارات رایج مربوط به شهر و روستا ، رایتینگ های نمره 6 ، 7 و 8 نوشت.
وقتی که می خواهم خودم را برای آیلتس آماده کنم، نمونه های موفق رایتینگ را جمع آوری می کنم و از روی آن شروع به تمرین می کنم. چون نمونه رایتینگ های نمره 7 به بالا، یعنی اینکه شخصی بهترین کتاب های لغت را خوانده و چکیده دانش خود را در آن نوشته پیاده کرده. پس با خواندن انشای 8 او می توانم عبارات عالی مربوط به آن موضوع را بدست بیاروم.
در ادامه انشا یا Essay نمره 8 آیلتس را آورده ام و لغات و عبارت مهم آن را مشخص کرده ام تا یک نمونه عالی را به عنوان الگو در اختیار داشته باشید.
فقط کافی است ، این Writing را مقابل خود بگذارید و بارها از روی آن بخوانید و بازنویسی کنید تا استایل و سبک نوشتن شما نیز ارتقا پیدا کند (درست مانند دوران ابتدایی که مشق می نوشتید!). این نوع تمرین ، یکی از بهترین سبک های تقویت رایتینگ است.
از رایتینگ عالی زیر چه استفاده ای می توانید ببرید:
Some people think that it would be better for large companies and industries to move to regional areas outside large urban centers. Do you think advantages outweigh the disadvantages?
توجه: همیشه تاپیک را چند بار بخوانید و زیر کلمات کلیدی خط بکشید. اگر مفهوم تاپیک را اشتباه متوجه شوید و حتی انشای عالی هم بنویسید، باز هم یک چهارم نمره شما کم می شود.
برخی مردم فکر می کنند که بهتر است شرکت ها و صنایع بزرگ از مراکز شهرهای بزرگ به نواحی محلی (روستایی و خارج شهر) انتقال پیدا کنند. فکر می کنید مزایای این انتقال به مضرات آن می چربد؟
نمونه رایتینگ آیلتس نمره 8
Band 8 IELTS Essay
According to some people bigger companies and industrial sectors should be moved to the rural areas. In my opinion, the benefits of this propositionoutnumber the drawbacks.
One significant advantage of moving industries to regional areas is the significant decrease in air, water and noise pollution. In other words, companies and industries produce a lot of by-products as waste. Their proper disposal requires a lot of space which is not readily available in cities. So, if companies are situated in urban areas, they will not be able to treat the waste properly because of space constraints. This will cause pollution in the cities. Since population density in cities is very high, the pollution will affect a lot of people. Since rural areas are less populated, more free space is available there for treating industrial waste. In other words, moving industries to the countryside is a great way to reduce pollution.
Nonetheless, there is a major drawback to moving industries and companies to the suburbs. Industries and companies give employment to many people around the area. If they shift to a farther location, it will lead to unemployment in cities. On the bright side, it will also encourage more people to move to the countryside. Another disadvantage of shifting industries to the suburbs is the decline in productivity because of the delay in getting raw materials. However, with proper planning, these problems can be resolved to a great extent.
To conclude, there are definitely a few disadvantages to moving industries to the countryside – it may create unemployment in cities; however, in my opinion, this move will also make cities cleaner and less congested because it will encourage more people to move to the suburbs.
در مثال زیر که مربوط به Test 1 کتاب تست آیلتس کمبریج 13 می باشد (Cambridge IELTS Test 13) می توانید این مهارت خود را محک بزنید.
پس از انجام تست زنی، برای اینکه لغات جدید آکادمیک را بیاموزید، ترجمه متن ریدینگ نیز آورده شده است.
یادتان باشد، در بخش ریدینگ آیلتس ، معجزه ای وجود ندارد! اگر نمره 7 ریدینگ می خواهید، حتما 4 مورد بالا را باید بدست بیاورید.
متن ریدینگ آیلتس کتاب تست کمبریج 13 به همراه ترجمه فارسی
Case Study: Tourism New Zealand Website
مورد مطالعه: وب سایت گردشگری نیوزلند
New Zealand is a small country of four million inhabitants, a long-haul flight from all the major tourist-generating markets of the world. Tourism currently makes up 9% of the country’s gross domestic product, and is the country’s largest export sector. Unlike other export sectors, which make products and then sell them overseas, tourism brings its customers to New Zealand. The product is the country itself – the people, the places and the experiences. In 1999, Tourism New Zealand launched a campaign to communicate beauty, exhilarating outdoor activities and authentic Maori culture, and it made New Zealand one of the strongest national brands in the world.
نیوزیلند یک کشور کوچک با چهار میلیون ساکن و با پرواز طولانی از همه بازارهای مهم گردشگری جهان است. گردشگری در حال حاضر 9 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد و بزرگترین بخش صادرات این کشور است.
بر خلاف سایر بخش های صادراتی که محصولات را اول تولید می کنند و سپس آنها را در خارج از کشور می فروشند، گردشگری مشتریان خود را به نیوزیلند می کشد. محصول ، در واقع، خود کشور – مردم، مکان ها و تجارب هستند.
در سال 1999، گردشگری نیوزیلند یک کمپین برای برقراری ارتباط با زیبایی، فعالیت های مهیج در فضای باز و فرهنگ اصیل موری را آغاز کرد و نیوزیلند را یکی از قوی ترین برندهای ملی در جهان کرد.
ترجمه پاراگراف دوم ریدینگ اول کمبریج 13
A key feature of the campaign was the website www.newzealand.com, which provided potential visitors to New Zealand with a single gateway to everything the destination had to offer. The heart of the website was a database of tourism services operators, both those based in New Zealand and those based abroad which offered tourism services to the country. Any tourism-related business could be listed by filling in a simple form. This meant that even the smallest bed and breakfast address or specialist activity provider could gain a web presence with access to an audience of long-haul visitors. In addition, because participating businesses were able to update the details they gave on a regular basis, the information provided remained accurate. And to maintain and improve standards, Tourism New Zealand organized a schema whereby organizations appearing on the website underwent an independent evaluation against a set of agreed national standards of quality. As part of this, the effect of each business on the environment was considered.
یکی از ویژگی های کلیدی این کمپین، وب سایت انگلیسی www.newzealand.com بود که برای بازدیدکنندگان بالقوه نیوزیلند یک دروازهی مجزا برای همه ی مواردی که باید ارائه می داد، فراهم آورد.
قلب این وب سایت، پایگاه داده ای از اپراتورهای خدمات گردشگری بود، کم هم آنهایی در که نیوزیلند و هم آنهایی که خارج از کشور بودند را با ارئه خدمات گردشگری کمک می کردند. هر گونه کسب و کار مربوط به گردشگری می توانست با تکمیل یک فرم ساده در سایت لیست شود.
این بدان معناست که حتی آدرس کوچکترین رستوران ها یا ارائه دهنده خدمات تخصصی با دسترسی به مخاطبان ( بازدیدکنندگان از نقاط دوردست) می توانستند در وب سایت حضور داشته باشند. علاوه بر این، چون بیزنس ها شرکت کننده در این کمپین قادر بودند تا جزئیاتی را که منظم وارد کرده بودند، به روز کنند، اطلاعات فراهم شده، دقیق بودند.
و برای حفظ و بهبود استانداردها، گردشگری نیوزیلند یک طرح را سازماندهی کرد که در آن سازمانهایی که در وبسایت حضور داشتند را به طور مستقل بر اساس مجموعه ای از استانداردهای کیفیت ملی توافق شده است، ارزیابی کردند. به عنوان بخشی از این ارزیابی، اثر هر کسب و کار بر محیط زیست در نظر گرفته شد.
ترجمه متن ریدینگ آکادمیک کمبریج 13
To communicate the New Zealand experience, the site also carried features relating to famous people and places. One of the most popular was an interview with former New Zealand All Blacks rugby captain Tana Umaga. Another feature that attracted a lot of attention was an interactive journey through a number of the locations chosen for blockbuster films which had made use of New Zealand’s stunningscenery as a backdrop. As the site developed, additional features were added to help independent travelers devise their own customized itineraries. To make it easier to plan motoring holidays, the site catalogued the most popular driving routes in the country, highlighting different routes according to the season and indicating distances and times.
برای ایجاد ارتباط از تجربه نیوزیلند، این سایت همچنین دارای ویژگی هایی است که مربوط به افراد و مکان های معروف است. یکی از محبوب ترین آنها، مصاحبه با کاپیتان راگبی سابق نیوزیلند تانا اومگا بود.
ویژگی دیگری که توجه زیادی را جلب کرد، یک سفر تعاملی از طریق تعدادی از مکانهایی بود که برای فیلم های پرفروش انتخاب شدند که از مناظر خیره کننده نیوزلند به عنوان یک پس زمینه استفاده کردند.
همانطور که سایت توسعه یافت، ویژگی های اضافی اضافه شدند تا به مسافران مستقل کمک کنند تا طراحی برنامه های سفر خود را انجام دهند.
برای برنامه ریزی راحت تر سفرهای تعطیلات، سایت محبوب ترین مسیرهای رانندگی در کشور را فهرست می کند و مسیرهای مختلف را با توجه به فصل و نشان دادن فاصله ها و زمان ها نشان می دهد.
ترجمه فارسی متن پاراگراف چهارم Reading
Later, a Travel Planner feature was added, which allowed visitors to click and ‘bookmark’ places or attractions they were interested in, and then view the results on a map. The Travel Planner offered suggested routes and public transport options between the chosen locations. There were also links to accommodation in the area. By registering with the website, users could save their Travel Plan and return to it later, or print it out to take on the visit. The website also had a ‘Your Words’ section where anyone could submit a blog of their New Zealand travels for possible inclusion on the website.
بعدها، یک ویژگی برنامه ریز سفر اضافه شد، که به بازدیدکنندگان امکان می دهد تا مکان ها یا جاذبه هایی را که مورد علاقه ی آنها هستند کلیک کرده و مکان ها را نشان دار کنند و سپس نتایج را بر روی نقشه مشاهده کنند.
برنامه ریز سفر پیشنهاد مسیرها و گزینه های حمل و نقل عمومی بین مکان های انتخاب شده را پیشنهاد کرد. همچنین لینک هایی به محل اقامت در این منطقه اشاره شده است. با ثبت نام در وب سایت، کاربران می توانند برنامه سفر خود را ذخیره کرده و بعدا به آن بازگردند یا چاپ کنند تا هنگام بازدید از آن استفاده کنند.
این وب سایت همچنین دارای بخش “نظرات شما” بود که هر کسی می توانست یک وبلاگ از سفرهای نیوزیلند خود را برای تسهیم در وب سایت ارائه دهد.
متن و ترجمه پاراگراف پنجم
The Tourism New Zealand website won two Webby awards for online achievement and innovation. More importantly perhaps, the growth of tourism to New Zealand was impressive. Overall tourism expenditure increased by an average of 6.9% per year between 1999 and 2004. From Britain, visits to New Zealand grew at an average annual rate of 13% between 2002 and 2006, compared to a rate of 4% overall for British visits abroad.
وب سایت گردشگری نیوزیلند موفق به کسب دو جایزه Webby برای موفقیت آنلاین و نوآوری شد. شاید مهمتر از همه، رشد چشمگیر گردشگری به نیوزیلند بود.
هزینه های گردشگری بین سالهای 1999 تا 2004 به طور متوسط 6/9 درصد در سال افزایش یافت. از بریتانیا، بازدید از نیوزیلند بین سالهای 2002 تا 2006 به طور میانگین سالانه 13 درصد رشد داشت، در مقایسه با میزان 4 درصد تمام بازدید های خارج از کشور بریتانیایی ها.
متن و ترجمه پاراگراف ششم
The website was set up to allow both individuals and travel organizations to create itineraries and travel packages to suit their own needs and interests. On the website, visitors can search for activities not solely by geographical location, but also by the particular nature of the activity. This is important as research shows that activities are the key driver of visitor satisfaction, contributing 74% to visitor satisfaction, while transport and communication account for the remaining 26%. The more activities that visitors undertake, the more satisfied they will be. It has also been found that visitors enjoy cultural activities most when they are interactive, such as visiting a marae (meeting ground) to learn about traditional Maori life. Many long-haul travelers enjoyed such learning experiences, which provide them with stories to take home to their friends and family. In addition, it appears that visitors to New Zealand don’t want to be ‘one of the crowd’ and find activities that involve only a few people more special and meaningful.
این وبسایت به منظور اجازه دادن به افراد و سازمانهای مسافرتی برای ایجاد برنامه های سفر و بسته های مسافرتی با توجه به نیازها و منافع خود راه اندازی شد. در وب سایت، بازدیدکنندگان می توانند فعالیت های خود را نه صرفا با موقعیت جغرافیایی، بلکه همچنین ماهیت خاص فعالیت ها جستجو کنند.
این مهم است چرا که تحقیقات نشان می دهد که فعالیت ها عامل اصلی رضایت بازدید کننده هستند، که 74٪ رضایت بازدید کننده را در بر می گیرد، در حالی که حمل و نقل و ارتباطات 26٪ باقی مانده را شامل می شود. هر چه بازدیدکنندگان فعالیت های بیشتری انجام دهند، بیشتر راضی خواهند بود.
همچنین مشخص شده است که بازدیدکنندگان از فعالیت های فرهنگی بیشتر زمانی که تعاملی هستند لذت می برند، از جمله بازدید از marae (فصل مشترک) برای یادگیری در مورد زندگی سنتی مائوری ها.
بسیاری از مسافران از دوردست آمده از چنین تجربیات یادگیری لذت بردند که داستان هایی را برای آنان فراهم کرد تا به دوستان و خانواده خود در خانه بگویند.
متن و ترجمه پاراکراف هفتم ریدینگ کمبریج 13
It could be argued that New Zealand is not a typical destination. New Zealand is a small country with a visitor economy composed mainly of small businesses. It is generally perceived as a safe English-speaking country with a reliable transport infrastructure. Because of the long-haul flight, most visitors stay for longer (average 20 days) and want to see as much of the country as possible on what is often seen as a once-in-a-lifetime visit. However, the underlying lessons apply anywhere – the effectiveness of a strong brand, a strategy based on unique experiences and a comprehensive and user-friendly website.
می توان گفت که نیوزیلند یک مقصد معمولی نیست. نیوزیلند یک کشور کوچک با اقتصاد توریستی است که عمدتا از کسب و کارهای کوچک تشکیل شده است.
به طور کلی به عنوان یک کشور انگلیسی زبان ایمن با یک زیرساخت حمل و نقل قابل اعتماد شناخته شده است. به دلیل پرواز طولانی مدت، اکثر بازدیدکنندگان برای مدت طولانی (به طور متوسط 20 روز) باقی می مانند و می خواهند تا آنجا که ممکن است بیشتر کشور را ببینند، (به همین دلیل) اغلب (سفر به نیوزلند) به عنوان یک سفر یک بار در طول زندگی دیده می شود.
با این حال، درس های اساسی همه جا کاربرد دارند – اثربخشی برند قوی، استراتژی مبتنی بر تجارب منحصر به فرد و یک وب سایت جامع و کاربر پسند.
لغات مهم ریدینگ آکادمیک اول کتاب کمبریج آیلتس تست 13
در آزمون FCE و CAE نظیر آیلتس ، داشتن دامنه لغات گسترده ، نقش کلیدی در افزایش نمره دارد.
به همین دلیل ، پست هایی را در سایت ایجاد کرده ایم که به صورت مبسوط به آموزش یک لغت با تمام کالکیشن های موجود میپردازند.
همانطور که می دانید ، برای استفاده از لغت جدید (که به تازگی فراگرفته اید) در رایتینگ یا اسپیکینگ ، دانستن معنی کفایت نمیکند. بلکه باید Collocation های آن لغت را نیز بدانید تا به طور صحیح ، روان و طبیعی انگلیسی صحبت کنید یا بنویسید.
با این توضیح ، در مثال های زیر به واژه ی آسان اما پرکاربرد Memory با کالکیشنهای متفاوت و متنوع می پرداریم : (به همراه ترجمه فارسی)
لازم نیست به یکباره تمام جملات را حفظ کنید. این پست می تواند به عنوان مرجع مورد استفاده قرار گیرد و هنگام لزوم از جمله مناسب استفاده کنید.
مثال های زیر از دیکشنری ها و متون مختلف استخراج شده اند.
صفات ، افعال و اصطلاحات مربوط به لغت Memory
His name has slipped my memory.
نام او از خاطرم رفته است.
loss of memory is one of the signs of old age
از دست دادن حافظه یکی از نشانههای کهولت است.
in memory of my father
به یادبود پدرم
though he has been dead for years, his memory survives
با آنکه سالها ازمرگ او میگذرد،نام او هنوز از خاطرها محو نشده است.
* if my memory serves
اگر درست یادم باشد،اگر اشتباه نکنم
* to the best of my memory
تا آنجا که به یاد دارم
* within (or in) living memory
در خاطرهی زندگان،(آنچه که) زندگان به یاد دارند
She has a terrible memory for names.
او اسم ها را فراموش می کند یا حافظه او برای حفظ اسامی خیلی بد است.
The pianist played the whole piece from memory.
آن پیانیست ، تمام آن قطعه را از حفظ نواخت.
The image has remained in my memory ever since.
آن تصویر تا به الان در حافظه من باقی مانده است.
She talked about her memories of the war.
او درباره خاطرات جنگ صحبت کرد.
When I saw the pictures, the memories came flooding back (=I suddenly had many memories about something).
وقتی عکس ها را تماشا کردم، تمام خاطرات یکهو زنده شدند.
the worst floods in living memory (=since the earliest time that people now alive can remember)
بدترین سیل ها که در خاطره زندگان وجود دارند
It’s certainly the best England team in recent memory.
این تیم قطعا بهترین تیم انگلستان در دوره حاضر است.
The disaster was within the memory of many men still working at the station.
آن مصیبت در خاطره مردان زیادی که هنوز در ایستگاه کار می کنند وجود داشت.
a statue in memory of those who died in the war
یک مجسمه به یادبود آنهایی که در جنگ مردند
She died over 40 years ago but her memory lives on (=people still remember her).
او چهل سال پیش مرد اما مردم هنوز او را به خاطر دارند.
There’s a bench to his memory in the local park.
در پارک محله یک نیمکت به یادبود او وجود دارد.
a walk/trip down memory lane when you spend some time remembering the past:
وقتی که زمانی را برای مرور خاطرات گذشته سپری می کنی
She returned to her old school yesterday for a trip down memory lane.
او دیروز برای تجدید خاطره، به مدرسه قدیمی اش برگشت.
sb’s memory is playing tricks on them spoken used to say that someone is remembering things wrongly:
زمانی استفاده می شود که شخصی چیزهایی را به درستی به خاطر نیاورد
My memory must be playing tricks on me; I’m sure I put that book on the desk.
مثل اینکه حافظه ام درست یاری ام نمی کنه. مطمئنم که اون کتاب رو روی میز گذاشتم.
Most people’s long-term memory is limited.
حافظه بلند مدت خیلی از افراد محدود است.
remain/stay/stick in your memory (=be remembered for a long time)
That day will remain in my memory forever.
آن روز برای همیشه در خاطرم خواهد ماند.
refresh/jog your memory (=help someone to remember something)
Perhaps this photograph will refresh your memory?
احتمالا این عکس به حافظه ات کمک خواهد کرد.
The blow on the head caused him to lose his memory.
آن ضربه به سر باعث شد که او حافظه اش را از دست بدهد.
commit something to memory formal (=make yourself remember something)
I’ve already committed his name to memory.
از قبل سعی کرده ام که اسم او را به خاطر بسپارم.
He has a long memory for people who have let him down.
او هنوز افرادی که او را مایوس کردند به خاطر دارد.
have a memory like a sieve (=forget things very easily)
I’m sorry, I have a memory like a sieve. I forgot you were coming today!
ببخشید، من خیلی سریع مطالب را فراموش می کنم. فراموش کردم که امروز میای.
a lapse of memory/a memory lapse (=when you cannot remember something for a short time)
The alcohol seemed to make him suffer lapses of memory.
الکل به نظر می آمد که باعث فراموشی او شود.
if my memory serves (me correctly/right) (=used to say that you are almost certain you have remembered something correctly)
If my memory serves me correctly, Johnson was also there.
اگر حافظه ام به درستی یاری ام کند، جانسون هم آنجا بود.
fond memories (=about someone or something you like)
She had fond memories of her aunt and uncle.
او خاطرات خوبی از خاله و دایی خود داشت.
a painful memory (=very upsetting) He sobbed as he relived the painful memory.
او همچنان که خاطرات نارحت کننده گذشته را تجسم می کرد، گریه می کرد.
a vivid memory (=very clear and detailed)
I have vivid memories of that summer.
خاطرات آن تابستان در حافظه ام زنده است.
his death scene is still vivid in my memory
صحنهی مرگ او هنوز در خاطرهام زنده است.
a dim/distant memory (=not clear, from a long time ago)
He had only dim memories of his father, who had died when he was four.
او خاطرات کمی از پدرش، که وقتی او چهارساله بود مرد، با یاد دارد.
a vague memory (=not clear)
I have a vague memory of visiting them when I was small.
من خاطره ضعیفی و تاری از ملاقات با آنها، وقتی که کوچک بودم، دارم.
a childhood memory
Going to the farm brought back happy childhood memories.
رفتن به مزرعه خاطرات کودکی من را زنده کرد.
somebody’s earliest memory
My earliest memory is of being bitten by a dog.
از اولین خاطراتم گاز گرفته شدن توسط یک سگ است.
an abiding/enduring/lasting memory (=that you will always have)
The children’s abiding memory of their father is of his patience and gentleness.
حافظه همیشگی کودکان از پدرشان، صبر و وقار اوست.
have a/have no memory of something (=remember/not remember something)
She had no memory of the accident.
او هیچ خاطره ای از تصادف ندارد.
bring back memories (also rekindle/revive memories formal) (=make you remember something)
For many older people, the film brought back memories of the war.
برای بسیاری از افراد سالخورده، آن فیلم خاطرات جنگ را زنده کرد.
تفاوت زمان گذشته ساده با حال کامل در گرامر انگلیسی
گرامر زبان انگلیسی واقعا ساده است! به شرطی که به خوبی تدریس شود و دانشجو کاملا آن را متوجه شود.
معمولا زبان آموزان گرامر زمان گذشته ساده Simple past را در ترم های ابتدایی یاد می گیرند و گرامر حال کامل Present Perfect را در ابتدای ترم متوسطه آموزش زبان انگلیسی می آموزند.
اما همیشه مشکلی وجود دارد که فهم این دو زمان در ابتدا برای زبان آموزان سخت است و تمایز این دو را متوجه نمی شوند.
قبل از اینکه به شرح کامل این تفاوت از کتاب گرامر بتی ای زر یا Betty Azar بپردازیم، از شما می خواهم که به عکس زیر توجه کنید.
به زمان افعال آبی دقت کنید. متوجه چه نکته ای می شوید؟
در این تصویر دانشجویی به نام Jack گفته:
I have heard a lot of good things about Professor Stevens, but I haven’t taken any of her classes. Haveyou?
ترجمه جمله جک (زمان حال کامل) : در مورد پروفسور استونز چیزهای خوبی شنیده ام، اما هیچکدام از کلاس هایش را برنداشتهام. آیا تو برداشته ای؟
خانم July گفته:
Yes. I tookone of her classes last year. I lovedit.
ترجمه جمله جولی (زمان گذشته ساده) : بله. یکی از کلاس هاش رو سال پیش برداشتم. عاشقش بودم.
Betty Azar تفاوت این دو زمان را با چهار مثال توضیح داده است.
تفاوت گرامر Simple Past با Present Perfect
مثال اول زمان حال کامل:
I’ve met Linda, but I haven’t met her husband. Have you met them?
ترجمه مثال: لیندا را دیده ام، اما شوهرش را ندیده ام. آیا آنها را دیده ای؟
توضیح: Present Perfect برای صحبت از رویدادهای گذشته ای به کار می رود که زمان دقیق آن مشخص نشده است.
در مثال بالا گوینده از گذشته صحبت می کند ولی زمان دقیق و مشخصی را بیان نکرده است.
مثال دوم زمان گذشته ساده:
I met Helen yesterdayat a party. Her husband wasthere too, but I didn’tmeet him. Didyou meet them at the party?
ترجمه مثال: دیروز در مهمانی هلن را دیدم. شوهرش هم آنجا بود، اما من او را ندیدم (خدا میدونه کجا رفته!) آیا تو آنها را در مهمانی دیدی؟
توضیح: Simple Past زمانی به کار برده می شود که زمان مشخص در جمله استفاده شده باشد. در مثال بالا گوینده زمان مشخصی را اعلام میکند (Yesterday)
مثال سوم زمان حال کامل:
Sam has been a teacher for ten years. He loves teaching.
ترجمه مثال: سم ده سال است که معلم است. او عاشق درس دادن است.
توضیح گرامر: Present Perfect برای مواردی به کار برده می شود که در گذشته شروع شده اند و تا به الان ادامه داشته اند.
در مثال بالا زمان حال کامل جمله به ما می گوید که Sam هنوز یک معلم است.
مثال چهارم زمان گذشته ساده:
Jim was a teacher for ten years, from 1995 to 2005. Now he is a salesman.
ترجمه مثال: جیم برای ده سال و از تاریخ 1995 تا 2005، یک معلم بود. حالا او یک فروشنده است.
توضیح: Simple Past برای مواردی به کار برده می شود که در گذشته شروع شدند و در همان گذشته نیز تمام شدند.
در مثال بالا زمان گذشته ساده به ما می گوید که جیم در حال حاضر یک معلم نیست.
به همین سادگی! اگر این مطلب را چندین بار بخوانید و به طور کامل متوجه شوید، به شما قول می دهم که تا آخر عمر مشکلی در تشخیص زمان گذشته و حال کامل نداشته باشید.
اگر ابهامی برای شما باقی ماند، با من تماس بگیرید تا به شما توضیح دهم.
تمرینات مربوط به گرامر زمان گذشته ساده و حال کامل
شکل صحیح فعل را در جای خالی قرار دهید.
1 – Fatima is from a hot, arid part of her country. She (see, never) ……… snow.
2 – Last January, I (see) ……… snow for the first time in my life.
3 – Last night my friend and I (have) ……… some free time, so we (go) ……… to a show.
4 – Since classes began, I (have, not) ………. much free time. My classes keep me really busy.
5 – Ming Won (be) ………. in this class for three months. His English is getting better and better. He plans to take this class until the end of May.
6 – Mrs. Perez (be) ……… in our class for three months, but then she left school to get a job.
7 – Late-breaking news! A major earthquake (occur, just) ……… in southern California. It (occur) ……… At 9:25 a.m. Pacific Standard Time.
8 – I admit that I (get) …… older since I last (see) ……… you.
9 – Greg Adams? Yes, I know him. I (know) ………… him since college.
10 – Joe North passed away? I’m sorry to hear that. I (know) ……. him well when we were in college together.