اصطلاحات انگلیسی در مورد شغل و تجربه کاری با ترجمه فارسی
در این پست اصطلاحات انگلیسی تجاری مربوط به تجربه کاری مثبت و منفی را یاد میگیریم.
این مطلب شامل جملات ، متن و رایتینگ مربوط به شغل می باشد.
مکالمه تجاری بین دو همکار
Alan: When you started your apprenticeship, I didn’t think you’d get through it.
Tom: No, neither did I. Working all hours for next to nothing was hard, and some of the time I wasn’t really sure I was up to it.
Alan: Yes, I remember old Wilson giving you a hard time when you got behind with work. But you wouldn’t have made it without him, would you?
Tom: No, you’re right. He stood by me all those years, and I certainly have him to thank for the fact that I’m now fully qualified.
ترجمه فارسی مکالمه:
آلن: وقتی که تو دوره شاگردی و کارآموزی را شروع کردی، فکر نمی کردم که این دوره را با موفقیت تمام کنی.
تام: نه، منم همینطور. کار کردن به مدت طولانی برای حقوق بخور نمیر خیلی سخت بود و بعضی وقتا مطمئن نبودم که بتونم انجامش بدم.
آلن: آره، یادمه که وقتی که از کارهای عقب می افتادی، آلن پیر بهت سخت می گرفت. اما بدون اون نمی تونستی موفق بشی نه؟
تام: نه نمی تونستم، تو درست می گی. اون توی این همه سال از من حمایت کرد و من به دلیل اینکه الان کاملا حرفه ای شدم قدردان او هستم.
آموزش اصطلاحات به کار برده شده در این مکالمه:
معنی اصطلاح Get through sth : تمام کردن یک کار و وظیفه مشکل و سخت یا مدیریت کردن یک شرایط دشوار.
معنی اصطلاح All hours : یعنی کار کردن برای مدت خیلی زیاد و یا یک دوره طولانی
معنی Next to nothing : تقریبا هیچی (در این مکالمه یعنی تقریبا بدون هیچ پولی یا حقوق بخور و نمیر)،
Be up to something یعنی: به اندازه کافی مهارت داشتن یا از نظر ذهنی و فیزیکی قوی بودن برای انجام کاری
Give somebody a hard time: شرایط کاری را برای کسی سخت کردن. با گفتن کارها و وظایف زیاد به کسی، شرایط را برای او دشوار کردن.
Get behind (with something): کاری را سر وقت انجام ندادن و سپس از کارها عقب افتادن
Stand by somebody: کسی را پشتیبانی و حمایت کردن و به او وفادار بودن، حتی در شرایط سخت.
Have somebody to thank (for something): زمانی به کار می رود که می خواهید بگویید چه کسی مسئول بوده است. معمولا مسئول کار خوب.
متن دوم انگلیسی در مورد اصطلاحات شغلی :
After university, I was turned down by lots of companies before I was finally taken on by a firm selling farm machinery. I thought it was a nine-to-five job but I was wrong. I had to work all hours, and my boss was constantly checking up on me to make sure I was hard at it.
To make matters worse, we were dealing with some difficult farmers. Once I realized that I wasn’t cut out for the job, I decided to hand in my notice. But before I had a chance, they gave me the sack – they realized I was hopeless!
ترجمه فارسی متن بالا:
بعد از دانشگاه، تا قبل از اینکه سرانجام استخدام شرکت فروش ماشین های کشاورزی بشوم، توسط شرکت های زیاد ریجکت شدم. اولش فکر می کردم که یک کار با ساعت کار معمولی است اما اشتباه می کردم. باید ساعتهای طولانی کار می کردم و مدیرم همیشه من را تحت نظر داشت تا مطمئن شود که به سختی کار می کنم.
برای اینکه شرایط بدتر شود، ما با کشاورزان سختی سر و کله میزدیم. وقتی فهمیدم که مناسب این کار نیستم، تصمیم گرفتم نامه ترک کار خود را به کارفرما بدهم. اما قبل از اینکه این کار را بکنم، آنها من را اخراج کردند. خودشان فهمیدند که مایوس کننده هستم.
معنی اصطلاح انگلیسی turn somebody down: زمانی به کار برده می شود که وقتی برای کار یا شغل درخواست می دهد، به او بگویند “نه”. یا پیشنهاد او را رد کنند.
Take somebody on: استخدام کردن کسی
Nine-to-five: به معنی ساعات روتین و معمول کار کردن روزانه برای شرکت ها
Check up on somebody: تحت نظر گرفتن شخصی برای اینکه مطمئن شویم کارش را انجام می دهد.
Hard at it: به سختی کار کردن
To make matters worse/ things worse: بدتر و وخیم تر کردن شرایط و اوضاع
Deal with somebody/ something: انجام اقدام لازم برای حل کردن موضوع و مسئله ای ، یا کار کردن با شخصی، سروکله زدن
Be cut out for something/ to do something: توانایی و مهارت لازم را برای انجام کاری داشتن
Hand in your notice: به طور رسمی به کارفرما اعلام کردن که کار را ترک خواهید کرد. متن رسمی برای اطلاع کارفرما و ترک کار
Give somebody the sack: اصطلاح انگلیسی به معنی اخراج کردن کارمند. به کارمند بگویید به دلیل بد کار کردن یا رفتار بد نمیتوانند به کار خود ادامه دهند.