قرص یادگیری آسان زبان انگلیسی را پیدا کردم!
گاهی وقتا آدم با دیدن اینهمه کلمه و اصطلاح انگلیسی به خودش میگه پس این زبان تمومی نداره؟
مگه میشه اینهمه لغت جدید هر روز جلو آدم سبز بشه؟ توی هر خبری که گوش میدیم یا فیلمی که می بینیم همیشه چندین لغت و عبارت جدید هست.
حتما تا به حال شده که این سوال رو از خود و یا مدرس زبان انگلیسی خود بپرسید که “قرص یادگیری زبان انگلیسی کی اختراع میشه؟” “اگر اختراع یا کشف بشه ، هر چقدر هم قیمتش باشه میخرم”
خب … باید بگم که من بالاخره قرص یادگیری و آموزش زبان انگلیسی را پیدا کردم، فقط قورت دادنش نیاز به تمرین داره.
افراد بومی یا نیتیو Native تمام لغات انگلیسی را می دانند؟
اما آیا واقعا نیازه که ما کل قرص رو بخوریم؟ آیا لازمه ما تمام لغات انگلیسی رو بدونیم؟ اصلا خود افراد Native تمام واژه ها و اصطلاحات رو بلدن؟ چندسال زمان میبره تا تمام لغات انگلیسی رو یادبگیریم؟
جواب مشخصه، نه! خود آمریکایی ها، انگلیسی ها، استرالیایی ها، کانادایی ها و غیره ، تمام لغات و اصطلاحات انگلیسی موجود در دیشکنری ها رو نمی دونن. حتی کسانی که در حوزه ای خاص تحصیل کردن با واژگان حوزه های دیگر آشنایی ندارن.
مثلا کسانی که مدیریت خوندن، با لغات مهندسی به طور کامل آشنایی ندارن. یا کسانی که در زبان انگلیسی سخنور خوبی هستن، دامنه لغات مشخصی دارن و همه ی لغات را نمی دانند.
از همین ابتدا باید مشخص کنیم که منظور از یادگیری زبان انگلیسی:
- یک : یادگیری زبان محاوره و مهارت مکالمه است
- دو: یادگیری زبان تخصصی برای آزمون های بین المللی مثل آیلتس و یا دروس دانشگاهی است
اگر یادگیری زبان انگلیسی رو یه مشکل در نظر بگیریم، می تونیم اون رو مثل یک پازل بزرگ ، به صورت تکه تکه حل کنیم. هر کدام از این تکه ها می تونن یک قرص برای یادگیری زبان باشن که با خوردنشون (در واقع یاد گرفتنشون) می تونیم بخشی از این پازل رو حل کنیم.
بذارید به طور مفصل تری توضیح بدهم.
مثلا زبان انگلیسی به غیر از محاوره و مکالمه روزمره (که افراد بی سواد انگلیسی زبان هم هر روز استفاده می کنن و دامنه لغاتش بیش از 2000 تا نمیشه این مقاله و این مقاله را بخوانید) شامل زبان آکادمیک و زبان محل کار (که در رشته های مختلف مهندسی ، مدیریت ، فیزیک و شیمی و غیره) هم میشه که هر کدام از آنها بخش بزرگی از پازل انگلیسی هستن.
حالا آیا ما می خوایم که توی همه ی شرکت ها کار کنیم یا با همه اقشار جامعه از دکتر و مهندس گرفته تا استاد دانشگاه، به طور تخصصی صحبت کنیم؟ توی برنامه سیاست روز آمریکا شرکت کنیم و به تحلیل موضوعات مختلف بپردازیم؟ یا قراره تحلیلگر بخش ویژه سی ان ان و بی بی سی بشیم؟
جواب: خیر! ما فقط می خواهیم که علاوه بر مکالمات روزمره، در حوزه تخصصی خودمون ، مهارت صحبت کردن به زبان انگلیسی را داشته باشیم.
پس در کل هر ایرانی برای صحبت کردن به زبان انگلیسی نیاز به چند قرص مشخص زبان دارد.
حالا هر کدام از این قرص ها رو به طور کامل شرح می دم.
در مکالمات روزمره و دانش جنرال انگلیسی فقط 6 تاپیک هستن که نیاز به یادگیری دارن. در واقع نیاز به خوردن 6 تا قرص زبان داریم. هر قرص حدود 100 لغت و عبارت دارد که برای خوردن آن نیاز به یک هفته زمان است.
قرص و تاپیک اول : زندگی روزمره Everyday Life
این تاپیک شامل لغات زندگی روتین (لغات مربوط به خوردن و آشامیدن)، لباس ها، انواع پول، آب و هوا و بیماری میشه.
مثال های کاربردی با ترجمه فارسی:
I usually get up at 7:00 then I get dressed and I get to work at 8:30.
من معمولا ساعت 7 صبح بلند می شوم، سپس حاضر می شوم و ساعت 8:30 سر کار می رسم.
During the week I usually stay in after school. I often study in the evenings, watch TV, listen to music, or just talk to my family.
در طول هفته، من معمولا بعد از مدرسه در خانه می مانم. معمولا عصرها به مطالعه می پردازم، تلویزیون تماشا می کنم، به موسیقی گوش می دهم یا فقط با خانواده صحبت می کنم.
I like these trainers, but they’re very uncomfortable. I haven’t got much money, so I don’t wear expensive clothes. If you are going to the gym, it’s better to wear loose clothes.
این کفش های ورزشی را دوست دارم، اما آنها خیلی راحت نیستند. من خیلی پول ندارم، بنابراین لباس های گران نمی پوشم. اگر به باشگاه می روی، بهتره که لباس های گشاد بپوشی.
In my country, the weather in spring is very changeable. It can be pleasant and dry, but we often have showers.
در کشور من، در بهار آب و هوا خیلی متغیر است. ممکن است خشک و مطبوع باشد اما اغلب باران های شدید داریم.
I don’t feel very well. I’ve got a temperature.
خیلی حالم خوش نیست. تب دارم.
تاپیک دوم: لغات مربوط به جابجایی Getting Around
در طول روز و در کشور انگلیسی زبان لغاتی شامل آدرس دهی یا پرسیدن آدرس ، پرسیدن در مورد خط اتوبوس ، مترو و تاکسی لازم است و لاغیر!
مثال های کاربردی با ترجمه فارسی:
Excuse me, which bus do I get to the park?
ببخشید، برای رفتن به پارک کدام اتوبوس را سوار شوم؟
Does this bus go to the railway station?
آیا این اتوبوس به سمت ایستگاه راه آهن می رود؟
How long does it take to the bus station?
چقدر تا ایستگاه اتوبوس طول می کشد؟
How do I get to the library from here?
از اینجا تا کتابخانه چطور بروم؟
Do you know the way to the railway station?
آیا مسیر ایستگاه راه آهن را می دانی؟
How far is it from Tehran to Karaj? It is about 250 kilometers.
از تهران تا کرج چقدر راه است؟ تقریبا 250 کیلومتر است.
And what’s the best way to get there?
و بهترین راه برای رسیدن به آنجا چیست؟
Take the Tehran-Karaj highway.
از اتوبان تهران-کرج استفاده کن.
تاپیک سوم : مکان ها Places
شاید بخواهید به در فرودگاه به مامور گیت توضیح دهید که از چه کشوری آمده اید و برای چه آمده اید. یا یک توریست خانم یا آقا! را ملاقات کنید و سر صحبت را باز کنید. چه تاپیکی بهتر از شهر و کشور و صحبت از خرید کردن و توضیح در مورد مشخصات منزل مسکونیتان!
مثال های کاربردی با ترجمه فارسی:
Brazil is enormous. The Atlantic coast is more than 3000 kilometers long, and in the north, south, and west, there are borders with ten different countries.
برزیل خیلی بزرگ است. ساحل آتلانتیک بیش از 3000 متر طول دارد و در شمال ، جنوب ، و غرب مرزهایی با 10 کشور مختلف دارد.
Jack Robson is a farmer. He owns Eatwell Farm. He grows fruit and a few crops.
جک رابسون یک کشاورز است. او صاحب مزرعه ایتول است. او میوه و چند محصول را پرورش می دهد.
I live alone in a beautiful area in the countryside. In the morning, it is so quiet, I sit and listen to the birds.
من تنها در یک ناحیه زیبا در حومه شهر زندگی می کنم. صبحها، خیلی ساکت است و من می نشینم و به پرنده ها گوش می دهم.
Hypermarkets are so convenient – you can get everything in one place.
هایپرمارکت ها خیلی راحت هستند. شما می توانید همه چیز را از یک محل تهیه کنید.
I do the supermarket shopping on Mondays when it’s quiet.
من خرید از سوپرمارکت را دوشنبه ها که خلوت است انجام می دهم.
Supermarkets are so busy at the weekend. I don’t like queueing at the checkout.
آخر هفته سوپرمارکت ها خیلی شلوغ هستند. من از صف بستن پشت صندوق خوشم نمی آید.
I live in a block of flats near the town center, in an area called Montpellier.
من در یک بلوک آپارتمانی نزدیک مرکز شهر، در ناحیه ای که مونتپلیر نامیده می شود، زندگی می کنم.
Our rooms are all newly furnished, and include: a single bed, bedside table, desk and chair.
اتاق های ما به تازگی مبله شده اند و شامل: یک تخت یکنفره، میز کنار تخت، میر تحریر و صندلی هستند.
تاپیک چهارم : علایق و سرگرمی ها Hobbies and Interests
آمدیم و توریست مورد نظر به مسائل مربوط به خانه و شهر و کشور علاقه نداشت. نباید بحث را عوض کنیم؟ از سرگرمی هایی بپرسیم که دوست دارد، بپرسیم که اوقات فراغت را چگونه می گذراند یا چه نوع موزیکی گوش می دهد و چه فیلمی را تماشا می کند.
از من به شما نصیحت که این موضوعات یخ هر رابطه ای را می شکند.
مثال های کاربردی با ترجمه فارسی:
My favorite sport is tennis, but I also enjoy playing football.
ورزش مورد علاقه من تنیس است اما من همچنین از فوتبال بازی کردن لذت می برم.
I don’t watch TV – it’s very boring, but I’m interested in old films from the 1960s. I prefer old films to modern ones, in fact.
من تلویزیون تماشا نمی کنم – خیلی کسل کننده است، اما به فیلم های قدیمی دهه 60 علاقه دارم. من در واقع فیلم های قدیمی را به فیلم های جدید ترجیح می دهم.
Russian people have many hobbies. Older people enjoy gardening, fishing, and repairing cars. For younger people, there are various clubs in school where children can learn many activities.
روسیه ای ها سرگرمی های زیادی دارند. افراد پیر روسی از باغبانی، ماهی گیری و تعمیر ماشین لذت می برند. برای افراد جوان، در مدرسه باشگاه های مختلفی وجود دارند که بچه ها می توانند در آنجا فعالیت های زیادی را آموزش ببینند.
I have many hobbies: cooking, reading, drawing, and singing in the shower. My favorite is drawing.
من سرگرمی ها زیادی دارم: غذا پختن، خواندن، طراحی کردن و خواندن در حمام. سرگرمی مورد علاقه من طراحی کردن است.
A comedy is funny. A war film is often violent. A love story is romantic. An action film is exciting.
یک فیلم کمدی خنده دار است. فیلم جنگی اغلب خشونت آمیز است. یک فیلم با داستان عاشقانه رمانتیک است. فیلم اکشن هیجان انگیز است.
تاپیک و قرص پنجم: مطالعه و کار Study and Work
بالاخره باید بدانید که طرف چه خوانده و چه کاری دارد. از دانشگاهش بپرسید و در مورد شغل خود توضیح دهید که چقدر سخت است!
مثال های کاربردی به ترجمه فارسی:
When I was at secondary school, I went to all the classes and did my homework, but I didn’t work very hard.
زمانی که من راهنمایی بودم، به تمام کلاس ها می رفتم و تکالیفم را انجام می دادم، اما خیلی سخت کار نمی کردم.
I started university two years ago, when I was nineteen, and I’m doing a degree in Spanish and French.
من دانشگاه را دو سال پیش شروع کردم، زمانی که 19 سالم بود، و در حال گذراندن دوره اسپانیایی و فرانسوی هستم.
I’m unemployed, but I’m looking for a job.
من بیکارم، اما دنبال کار می گردم.
My grandfather is retired now.
پدربزرگ من الان بازنشسته است.
Who is the boss in this company?
در این شرکت رییس کیست؟
How much does she earn?
او چقدر درآمد دارد؟
تاپیک ششم: صحبت در مورد موضوعات اجتماعی Social English
چطور موقع ملاقات با افراد رفتار کنیم؟ چه سوالاتی را بپرسیم؟ چطور یک نفر را به شام یا نهار دعوت کنیم؟ چطور در جمع دوستان خارجی پیشنهاد بدیم؟ و چطور پیشنهادات را رفع کنیم و یا دعوت را پذیریم؟
مثال های کاربردی به ترجمه فارسی:
What do you recommend?
چه چیزی را توصیه می کنی؟
How long have you known him?
چند سال است که او را می شناسی؟
Could you lend me a pen, Boris?
بوریس، می تونی یک خودکار به من قرض بدی؟
Is it all right if I sit in that chair?
اشکالی نداره اگر روی آن صندلی بشینم؟
Do you mind if I look at your answers?
اشکالی نداره اگر به جواب هات نگاه کنم؟
Shall we go to the beach?
میشه بریم لب ساحل؟
Would you like a biscuit?
یک بیسکوییت می خوای؟
Can I give you a hand?
میشه کمکت کنم؟
I forgot to post your letter. I am really sorry.
فراموش کردم نامه ات را پست کنم. خیلی متاسفم.
پس با خوردن شش قرص نسبتا متوسط و یادگیری این 6 تاپیک ، می توانیم به راحتی گلیم خود را از آب بیرون بکشیم و با افراد انگلیسی زبان صحبت کنیم. (پس چرا میگن یادگیری انگلیسی سخته؟!)
بعد از این مرحله ممکن است بخواهیم برای امتحانات بین المللی مثل آیلتس ، تافل ، GRE و یا امتحان های کنکور داخلی زبان یا MSRT و EPT آماده بشیم.
اینها بخش دیگری از پازل هستند که قرص های جداگانه دارند.
جالب اینجاست که در تاپیک های جدید ، می تونیم از مواردی که قبلا یادگرفتیم هم کمک بگیریم و در واقع همینجوری نصف راه یادگیری (مثلا آیلتس) را طی کرده ایم.
تنها کار جدیدی که باید بکنیم اینه که دامنه لغات خودمون رو از 2000 ، 3000 به 5000 برسونیم.
الان دیگه سطح ما در سطح یک آدم تحصیل کرده ی انگلیسی زبان است.
بعضی ها دوست دارند که مکالمات فیلم را بدون زیر نویس و اخبار انگلیسی را بدون متن ببینند و گوش کنند و متوجه 90% مطالب بشوند.
بازم هم کاری نداره! قرصاشو بخورین و با اخبار و فیلم هم لذت ببرید و هم انگلیسی یاد بگیرید.
اگر برای اینکه کدام قرص را بخورید نیاز به مشاوره و تجویز یک متخصص دارید، لحظه ای درنگ نکنید و با من تماس بگیرید.
تمام قرصها را یک به یک در اختیار شما خواهم گذاشت.
یک نظر
بدون نام
قیمت چنده؟