درس پنجم آموزش مکالمه انگلیسی با انیمیشن 6 ابر قهرمان
در این درس از آموزش با Big Hero 6 ، تاداشی ، برادر هیرو ، او را با ربات دست ساز خود Baymax و پروفسور کالاهان آشنا می کند.
هیرو از آن دست بچه های باهوشی است که اصطلاحا کله اش باد دارد. در لابراتوار دانشگاه، تازه متوجه می شود که دنیای علم چیست.
در این درس مطالب زیر را خواهیم آموخت:
- آموزش عبارت Be satisfied with
- اصطلاح انگلیسی Burn the midnight oil
- تمرین گرامر Comparative adjectives
برای دسترسی به درس های گذشته بر روی آموزش مکالمه با کارتون Big hero 6 کلیک کنید.
فایل فیلم کوتاه و آموزش صوتی را اینجا مشاهده کنید
متن زیرنویس مکالمات و آموزش عبارات و گرامر
He can lift 1000 pounds.
او میتونه 1000 پوند رو بلند کنه.
پوند: واحد وزن برابر با 16 اونس یا 454 گرم
Lift به معنی بلند کردن و گذشته آن lifted است.
نکته گرامری : بعدی از can فعل به صورت ساده و بدون ed ، ing یا s می آید.
Shut up.
چی میگی!
You have been a good boy. Have a lollipop.
تو پسر خوبی بودی. آبنبات بخور.
گرامر: حال کامل یا Present Perfect – have + p.p
I cannot deactivate until you say you are satisfied with your care.
من نمی تونم غیر فعال بشم تا وقتی که تو بگی از مراقبت پزشکیت راضی هستی.
Be satisfied with یعنی راضی و خشنود شدن.
De- پیشوندی است که به فعل اضافه می شود و معنی معکوس عمل کردن یا وارونه کردن میدهد.
Deactivate یعنی غیر فعال کردن
Well then, I’m satisfied with my care.
پس اگه اونجوریه، من از درمانم راضی هستم.
He’s going to help a lot of people.
اون قراره به افراد خیلی زیادی کمک کنه.
Hey, what kind of battery does it use?
چه نوع باطری استفاده می کنه.
What kind of یعنی چه نوعی
Lithium ion.
You know, supercapacitors would charge way faster.
میدونی ابرخازنها خیلی سریعتر شارژ میشن.
Faster صفت comparative
Would اینجا حالت imaginary به جمله داده است.
Burning the midnight oil, Mr. Hamada?
اصطلاح burn the midnight oil یعنی تا دیر وقت درس خواندن و کار کردن.
آقای هامادا داری سخت تلاش می کنی؟
Hey professor. Actually I was just finishing up.
سلام پروفسور. در واقع داشتم تموم می کردم.
گرامر : گذشته استمراری past continuous
You must be hiro. Bot-fighter. Right?
تو باید هیرو باشی. مبارز ربات. اره؟
When my daughter was younger, that’s all she wanted to do.
وقتی دخترم جوانتر بود، این تمام چیزی بود که میخواست.
نکته گرامری : younger صفت comparative
May I?
می تونم؟
Uh, sure.
حتما.
Magnetic-bearing servos.
Pretty sick, huh?
خیلی ضایعست نه؟
Wanna see how I put ‘em together?
می خوای ببینی چطور سرهمشون کردم؟
Hey. Genius! He invented them.
هی باهوش! اون خودش اختراعشون کرده.
Invent به معنی اختراع کردن. این فعل را با invite به معنی دعوت کردن اشتباه نگیرید.