درس اول آموزش مکالمه انگلیسی با فیلم در جستجوی خوشبختی
ابتدا فایل ویدویی مربوط به دو دقیقه از فیلم را تماشا کنید و سپس به توضیحات صوتی که در ادامه فیلم می آید توجه کنید.
فایل متنی درس نیز در ادامه آمده است.
هدف از این درس:
- یادگیری گرامر مربوط به no و any ، کاربرد Can
- یادگیری لغات انگلیسی برف پاک کن، عجله داشتن، مخفف ها، اخطاریه مالیات ، پرداخت کردن و …
فیلم و آموزش صوتی را در اینجا ببینید:
What happened?
چه اتفاقی افتاده؟ جمله در واقع به این صورت است: What has happened? یا What’s happened? اما در فیلم ها و محاوره به صورت What happened? گفته می شود.
Uh… No, nothing.
ام..نه، هیچی. (کریس همیشه مشکلی به وجود می آورد و یا اینکه برای او مشکل به وجود می آید)
Look, I can’t get Christopher today.
ببین، امروز نمی تونم کریستوفر را (از مدرسه) بیارم. یا امروز نمی تونم دنبال کریستوفر برم.
I’m back on at 7.
من ساعت هفت برمیگردم (سرکارم).
I know. I have got to go to Oakland.
می دونم. من باید به اوکلند برم. (اوکلند نام شهری است در شرق سانفرانسیسکو و در ایالت کالیفورنیا)
So I gotta get Christopher home, feed him, bathe him, get him in bed, and be back here by 7?
- Gotta مخفف Have got to است.
پس من باید کریستوفر رو برسونم خونه، بهش غذا بدم، حمومش کنم، بخوابونمش، و تا ساعت 7 برگردم اینجا؟
And we got the tax bill notice today.
و هشدار قبض مالیات هم امروز رسید. (اخطاریه مالیاتی هم اومد)
What are you gonna do about that?
در مورد اون میخوای چیکار کنی؟
Look. This is what we gotta do.
ببین. این کاریه که باید بکنیم.
You see that car? The one with the pretty yellow shoe on it? That’s mine.
اون ماشین رو می بینید؟ همونی که کفش زرد خوشگل پاشه؟ اون مال منه.
There’s no parking near hospitals.
نزدیک بیمارستان هیچ پارکینگی وجود نداره.
That’s what happens when you’re always in a rush.
این اون اتفاقیه که می افته وقتی همیشه عجله داری.
- In a rush عجله داشتن. مثلا : I am in a rush یعنی من عجله دارم.
I needed to sell at least two scanners a month. For rent and daycare.
برای کرایه و کودک داری، نیاز داشتم که حداقل دو اسکنر در ماه بفروشم.
- At least یعنی حداقل.
I’d have to sell one more to pay off all of those tickets under my windshield wiper.
باید یدونه اضافه هم می فروختم تا اون جریمه های زیر برف پاک کنم را پرداخت کنم.
- Pay off یعنی پرداخت کردن.
- Tickets اینجا یعنی جریمه ها
- Windshield wiper یعنی برف پاک کن.
The problem is I haven’t sold any for a while.
مشکل اینجاست که چند وقتیه هیچی نفروختم.