معمولا توجه داوطلبان IELTS به گرامر مربوط به جملات شرطی و زمان ها است، اما به گرامرهای ساده کمتر توجه می کنند و اشتباهات رایج دارند.
درس امروز برای اسپیکینگ آیلتس بسیار کاربردی است.
آیا می دانید که چطور as و like را به طور صحیح استفاده کنید؟
در ابتدا به مثال های زیر توجه کنید تا با نحوه استفاده از as و like آشنا شوید .
I worked as an actor for two years.
من به مدت دو سال به عنوان بازیگر کار کردم.
I went home early as I felt ill.
به محض اینکه حس کردم مریضم رفتم خونه.
He looks as if he hasn’t slept.
او طوری به نظر می رسد که انگار نخوابیده است.
As you know, this is the third time I’ve had to complain.
همانطور که می دانید، این سومین بار است که مجبور شده ام شکایت کنم.
He looks like his dad.
او شبیه پدرش است.
She’s like a sister to me.
او مانند یک خواهر است برای من.
Try to do something relaxing, like reading a book or having a bath.
سعی کن یک کار آرامش بخش انجام دهی، یک کاری مانند خواندن کتاب یا دوش گرفتن.
توضیح گرامر As و like
داوطلبان آیلتس گاهی اوقات در استفاده از as و like دچار اشتباه می شوند چرا که هر دوی آنها می توانند برای مقایسه استفاده شوند.
اما تفاوت های مهمی بین این دو وجود دارد.
مقایسه کردن با استفاده از As
As + adjective + as | as much as
ما اغلب از ساختارهای بالا برای مواقعی استفاده می کنیم که بگوییم دو چیز در اندازه و مقدار یکسان هستند یا خیر برابر نیستند.
به مثال های زیر دقت کنید.
She loves curry as much as I do.
او ادویه کاری را به همان مقداری که من دوست دارم، دوست دارد.
He’s not as tall as his brother.
او به اندازه برادرش قد بلند نیست.
It’s not as expensive as the other hotel.
این هتل به اندازه آن یکی هتل گران نیست.
That dog is as big as that child!
آن سگ به اندازه آن بچه بزرگ است.
استفاده از As در ساختار the same as
Your phone is the same as mine.
تلفن تو شبیه مال منه.
Texting is not the same as speaking in person.
پیغام متنی دادن شبیه رودرو صحبت کردن نیست.
فرمول استفاده از لایک Like + noun
در مقایسات زیر، like قبل از اسم یا ضمیر می آید تا بگوید که دو چیز شبیه به هم هستند.
He’s like a father to me.
او مثل یک پدر برای من میمونه.
She’s acting like a child.
او مثل یه بچه بازی می کنه.
It’s like a burger but with big mushrooms instead of bread.
آن مثل یک برگره اما با قارچ های بزرگ به جای نان.
There are lots of people like us.
آدم های زیادی وجود دارند مانند ما.
رایج است که مقایسه ها را با استفاده از like و افعال حالت انجام دهند.
She looks like her mother.
او شبیه مادرش است.
It sounds like a cat.
آن شبیه یک گربه است.
Nothing tastes like homemade lemonade.
هیچ چیزی مثل لیموناد خونگی مزه نمیده.
It smells like medicine.
بوش مثل دارو هست.
It feels like cotton.
حس پنبه رو میده.
فرمول گرامر As if/ as though + clause
As if و as though برای مواردی به کار می روند که یک وضعیت واقعی را با یک وضعیت خیالی مقایسه می کنیم. بعد از آنها یک جمله واره یا clause شامل subject and verb می آید.
به مثال های گرامری زیر دقت کنید.
You look as if you’ve seen a ghost.
طوری هستی که انگار روح دیده ای.
I felt as if I was floating above the ground.
حس کردم که انگار روی سطح زمین غوطه ور بودم.
You talk as though we’re never going to see each other again.
جوری حرف میزنی که انگار قرار نیست هرگز همدیگرو ببینیم.
استفاده از Like و Such as برای بیان مثال
You could try a team sport like football, basketball or hockey.
تو میتوانی یک تیم ورزشی مانند فوتبال، بسکتبال یا هاکی را امتحان کنید.
You should take something soft, such as a towel, to lie on.
تو باید یک چیزی نرم مانند یک حوله برداری و روی آن دراز بکشی.
استفاده از As برای صحبت در مورد شغل
می توانیم از فرمول As + noun برای صحبت در مورد شغل استفاده کنیم.
I worked as a shop assistant for two years.
من به مدت دو سال به عنوان دستیار فروشگاه کار کردم.
He used his coat as a blanket to keep warm.
او از کت خود به عنوان پتو استفاده کرد تا خود را گرم نگه دارد.
استفاده از As برای چسباندن دو عبارت Connect two phrases
As می تواند به عنوان یک پیوستگی Conjunction استفاده شود تا دو عبارت را بهم بچسباند. در اینصورت می تواند معانی متفاوتی داشته باشد.
As به معنی Because
All the tickets were sold out as we got there too late.
تمام بلیط ها فروش رفتند چون ما خیلی دیر رسیدیم.
As the road was closed, I had to park on the next street.
چون جاده بسته شد، من مجبور بودم در خیابان بعدی پارک کنم.
As به معنی در حالی که While یا During the time that
She called as I was getting out of the bath.
در حالی که داشتم از حمام خارج می شدم او تماس گرفت.
As they were arriving, we were leaving.
در حالی که آنها داشتند می رسیدند، ما داشتیم آنجا را ترک می کردیم.
As به معنی in the way that
As we expected, it started to rain.
همانطور که انتظار داشتیم، هوا شروع به بارش کرد.
As you know, classes restart on 15 January.
همانطور که می دانی، کلاس ها در تاریخ 15 ژانویه دوباره شروع می شوند.
As I said, I think this project will be a challenge.
همانطور که گفتم، من فکر می کنم که این پروژه یک چالش خواهد بود.
بیان عادت گذشته Past Habit با استفاده از Used to / Would / Past Simple
در زبان انگلیسی ، زمانی که درباره چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده اند اما در حال حاضر اتفاق نمی افتند، حرف می زنیم، میتوانیم از ساختارها و گرامرهای مختلفی استفاده کنیم.
به نحوه استفاده از گرامر Used to ، Would و گذشته ساده در مثال های زیر دقت کنید و ترجمه فارسی جملات را بخوانید.
نحوه استفاده از Used to
We used to live in New York when I was a kid.
ما قبلنا، وقتی که من بچه بودم، در نیویورک زندگی می کردیم.
There didn’t use tobe a petrol station there. When was it built?
اونجا قبلن پمپ بنزین وجود نداشت. کی ساخته شد؟
I used to go swimming every Thursday when I was at school.
من قبلنا وقتی مدرسه میرفتم، هر سه شنبه می رفتم شنا.
I used to smoke but I gave up a few years ago.
من قبلن سیگار می کشیدم اما چند سال پیش ترکش کردم.
I used to teach English in China, but now I am busy with teaching IELTS in Iran.
من قبلن در چین انگلیسی درس می دادم، اما در حال حاضر مشغول تدریس آیلتس در ایران هستم.
به خاطر داشته باشید که Used to تنها برای فعالیت های زمان گذشته است که در حال حاضر انجام نمی شوند.
از Used to نمی توان برای بیان اقداماتی که در حال حاضر انجام می شوند، استفاده کرد.
نکته گرامر (اشتباه رایج): used to + infinitive را با Be/get used to + ‘ing’ form اشتباه نگیرید.
نحوه استفاده از Would برای بیان انجام کاری در گذشته
Every Saturday I would go on a long bike ride.
هر شنبه من می رفتم برای دوچرخه سواری طولانی
My teachers would always say “Sit down and shut up!”
معلم های من همیشه می گفتن “بشین و خفه شو”
از would برای بیان کاری که در گذشته تکرار میشده، می توان استفاده کرد.
Used to و Would در مواقعی می توانند به جای همدیگر استفاده شوند. هر دو جمله زیر درست هستند.
Every Saturday, I would go on a long bike ride.
Every Saturday I used to go on a long bike ride.
با این وجود، در جمله زیر از would نمی توان استفاده کرد. چون فعل Live حالت یا State است.
We used to live in New York when I was a kid. (صحیح)
We would live in New York when I was a kid. (غلط)
استفاده از گذشته ساده Past Simple و تفاوت آن با Would و Used to
We went/used to go/would go to the same beach every summer.
ما هر تابستان به یک ساحل می رفتیم.
می توانیم از گذشته ساده مانند Used to و Would در مورد کاری که به صورت مکرر در گذشته انجام شده، استفاده کنیم.
I had/used to have a dog called Charlie.
قبلن یک سگ داشتم که اسمش چارلی بود.
از گرامر گذشته ساده می توانیم برای Past states استفاده کنیم.
I went to Egypt in 1988.
در سال 1988 به مصر رفتم.
با این وجود، اگر چیزی فقط یکبار در گذشته اتفاق افتاده باشد، نمی توانیم از used to و would استفاده کنیم و حتما باید گذشته ساده بکار بریم.
این گرامر خیلی ساده است و نیاز به توضیح خاصی ندارد. برای یادگیری آن ، کافیست مثال های زیر را حفظ کنید تا در مکالمات خود از آن بهره برید.
بعد از By the time می تواند زمان حال و گذشته بیاید
کاربرد فعل زمان حال ساده بعد از By the time
By the time something happens
I’m flying to Mexico this evening. So by the time you receive this letter, I’ll be in Mexico City. (= I will arrive in Mexico City between now and the time you receive this letter.)
ترجمه : امروز عصر به مکزیک پرواز دارم. پس وقتی که این نامه را دریافت کنی ، من در مکزیکو سیتی خواهم بود.
Hurry up! By the time we get to the theater, the play will already have started.
عجله کن! وقتی که به تئاتر برسیم، نمایش شروع شده است.
By time the time you finish your lunch, I will have finished my MSRT exam.
وقتی نهارت رو تموم کنی، من آزمون MSRT ام رو تمام خواهم کرد.
کاربرد فعل زمان گذشته ساده بعد از By the time
By the time something happened
Jane’s car broke down on the way to the party last night. By the time she arrived, most of the other guests had left. (= it took her a long time to get to the party, and most of the guests went home during this time.)
ترجمه فارسی: ماشین جین در مسیر رفتن به جشن خراب شد. وقتی که او رسید، اکثر میهمان ها رفته بودند.
I had a lot of work to do yesterday evening. I was very tiredby the time I finished. (= It took me a long time to do the work, and I became more and more tired during this time.)
دیروز عصر کلی کار برای انجام دادن داشتم. وقتی کارم تمام شد خیلی خسته بودم.
We went to the theater last night. It took us a long time to find somewhere to park the car. By the time we got to the theater, the play had already started.
دیشب رفتیم تئاتر. پیدا کردن جای پارک برای ماشین وقت زیادی از ما گرفت. وقتی که به تئاتر رسیدیم، نمایش شروع شده بود.
تفاوت When و By the time
قبل از خواندن توضیحات نوشتاری تفاوت By the time و When ، به تصویر زیر دقت کنید.
بعد از When جمله ای (Clause) می آید که مرتبط با یک نقطه در زمان برای مشاهده تکمیل یا انجام فعالیت دیگر در جمله اصلی یا main clause است.
بعد از By the time جمله ای می آید که مرتبط با یک دوره زمانی برای مشاهده تکمیل یا انجام فعالیت دیگر در جمله اصلی است.
اگر پول کافی داشتم، یک ماشین می خریدم. (در این جمله، گوینده می خواهد یک ماشین بخرد، اما پول کافی ندارد. Would میل و نتیجه قابل پیش بینی را بیان می کند)
If I had enough money, I could buy a car.
اگر پول کافی داشتم، می تونستم یک ماشین بخرم. ( در این جمله ، گوینده یک نتیجه ممکن را بیان می کند. could در واقع همان معنای Would be able to را می دهد)
جمله های زیر را از فارسی ، ابتدا به انگلیسی بنویسید و سپس با جواب چک کنید.
اگر یک پرنده بودم، نمی خواستم که کل عمرم رو در قفس زندگی کنم.
اگر اکسیژنی در زمین نبود، زندگی آن طوری که ما می شناسیم، وجود نداشت.
اگر مردم به جای دست ها با انگشت ها و شست ها، پنجه داشتند، ماشین های که در زندگی روزمره استفاده میکنیم، باید خیلی متفاوت تر ساخته می شدند. ما قادر نبودیم که دستگیره ها را بچرخانیم، دکمه های کوچک را فشار دهیم، یا ابزار و لوازم آشپزخانه را به طور ایمن نگه داریم.
اگر دانش مدیریت منابع انسانی داشتم، برای خود رزومه انگلیسی می نوشتم.
If I were a bird, I wouldn’t want to live my whole life in a cage.
If there were no oxygen on earth, life as we know it wouldn’t exist.
If people had paws instead of hands with fingers and opposable thumbs, the machines we use in everyday life would have to be constructed very differently. We would not be able to turn knobs, push small buttons, or hold tools and utensils securely.
If I human resource management knowledge, I would write English Resume for myself.
از این ساختار شرطی در رایتینگ آیلتس و اسپیکینگ به خوبی می توان بهره برد.
در تاپیک های رایج آیلتس ، زمانی که می خواهید در مورد نقطه نظرات متفاوت بنویسید، و نظر و پیشنهاد راه حل خود را برای یک مشکل بدهید، از Would یا Would not استفاده خواهید کرد.
به بیان دیگر، شما راه حلی را تصور می کنیدو برای این نوع جملات، نیاز است که از گرامر شرطی نوع دوم استفاده کنید.
مثال استفاده از جمله شرطی نوع دوم در رایتینگ آیلتس
It is possible that employers begin to value creative thinking skills above practical or technical skills. If this were the case, perhaps we would need more students of art, history and philosophy than of science or technology.
این امکان وجود دارد که کارفرمایان شروع به ارزش گذاری مهارت های تفکر خلاق بالاتر از مهارت های عملی یا فنی کنند. اگر اینگونه باشد ، شاید به دانش آموزان هنر ، تاریخ و فلسفه بیشتر از علم یا فناوری احتیاج داشته باشیم.